الموت در یک نگاه
اَلَموت نام منطقه ای در استان قزوین است که خود متشکل از دو بخش الموت غربی و الموت شرقی در رشتهکوههای البرز، واقع در شمال شرقی یکی از بخشهای شهرستان قزویندر استان قزوین، جنوب مازندران و گیلان، باختر طالقان و خاور رودبار زیتون قرار دارد. عمده شهرت این منطقه به علت وجود دو دژ الموت و لمبسر در آن است. قابل توجه کسانی که علاقمندند الموت را ببینند خیلیها بر اثر تعریف دیگران از منطقه الموت، دوست دارند به الموت سفر کنند و متأسفانه گاهی بدون مشورت اقدام به سفر میکنند و پس از ان عده ای از دشواری سفر یا تطابق نداشتن با تعاریف گله میکنند. به همین خاطر لازم است توضیحاتی دربارهٔ الموت و سفر به ان داده شود تا با آگاهی و آمادگی عازم الموت شوند: برخلاف تصور عموم الموت یک روستا یا یک محله کوچک نیست بلکه دره ای طویل وسط رشته کوههای البرز است که تقریباً از پشت کلاردشت و طالقان آغاز شده و تا پشت کوههای رامسر و کلاچای و دیلمان ادامه دارد و انتهای این دره به منجیل رودبار زیتون میرسد. این منطقه مشمول بیش از صد روستاست و ارتباط این روستاها اکثراً توسط جادههای کوهستانی و صعب العبور است و گاهی از روستایی به روستای دیگر ساعتها راه است با اتومبیل. زیباییهایی که در تبلیغات و تصاویر میبینید از جای جای متفرق این منطقه میباشد، جاهای بکری که گاه برای رفتن به هر نقطه میبایست یک روز وقت گذاشت. معروفترین نقطه گردشگری الموت، قلعه الموت است که از قزوین حدود ۲ ساعت با اتومبیل راه است و یک قلعه تاریخی بر فراز کوهی بلند است و شاید رفتن به این سفر برای دیدن یک قلعه برای عام مردم باارزش نباشد و گله مند شوند از سفر به الموت. در کل منطقه الموت برای تیپهای خاصی جذاب و زیباست. برای عاشقان تاریخ، کوهستان و کوهنوردان سفری پرهیجان، رفاه کم و نیازمند به طاقت و قدرت نسبتاً زیاد تقریباً امکانات رفاهی الموت تنها در نزدیکی قلعه میباشد و اقامت طولانی مدت و همراه زن و بچه کمی سخت است و نیازمند تدابیر قبل از سفر است. از ابتدای پاییز تا انتهای فروردین نیز این منطقه سرد است و پوشش گیاهی نیز در این فصول سبز نیستند. توصیه میگردد در اولین سفر به الموت حتماً در رانندگی بسیار احتیاط کنید و با اتومبیلی با وضعیت فنی مناسب بروند زیرا جادههای الموت دارای شرایط بسیار خاصی هستند که اکثراً غیر بومیها تجربه چنین جاده ای را ندارند ضمناً در اقامتهای شبانه میبایست مواظب حیوانات وحشی نیز بود زیرا در این منطقه حیواناتی از قبیل خرس، پلنگ، کفتار و گرگ وجود دارند و احتیاط واقعاً الزامی است امیدوارم بعد از مطالعه این توضیحات و تصمیم عزیمت به الموت از زیباییهای این منطقه بکر و عجیب لذت ببرید و ضمناً حافظ طبیعت زیبا باشید.
نام
این منطقه چنانچه حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب نوشته تا قرن هفتم هجری با عنوان رودبار معرفی میشد تا این که با آمدن حسن صباح به آن جا و رواج فرقه اسماعیلیه و فعالیت خداوندان الموت، نوشته شد رودبارالموت و خوانده شد الموت.
الموت کلمهای است مرکب از دو واژه «آله» و «اموت». نویسنده برهان قاطع این کلمه را به فتح الف و لام بر وزن «جبروت» میداند و مینویسد:
«نام قلعهای است مشهور که مابین قزوین و گیلان واقع است و آن را به سبب ارتفاعی که دارد آله آموت گفتندی یعنی عقاب آشیان چه «اله» عقاب و «آموت» آشیان باشد.»
برخی نیز آموت را چنانچه در زبان تاتی مردم الموت وجود دارد، به معنای آموخت گرفتهاند و از آن به این تعریف رسیدهاند: عقاب دست آموز.
عدهای هم اشاره به این میکنند که بن مایه کلمه الموت، ارموت، ارمود، امروت، اربو و امبرود (نوعی گلابی) است و از آنجا که در زبان تاتی گاهی «ر» به «ل» تبدیل میشود مثل «برگ» (بلگ)، پس الموت همان ارموت است که «ر» به «ل» تبدیل شدهاست. محققان بر این نکته متفقالقولند که الموت نام مصطلح منطقه کوهستانی شمال قزوین و جایی است که خداوندان الموت، قلعههای تاریخی این منطقه را مقر و پایگاه تبلیغ آیین اسماعیلیه قرار داده بودند. این منطقه در طول تاریخ از «رودبار» به «رودبار و الموت» تغییر کلمه پیدا کردهاست، پس از مدتی «رودبار الموت» به بخشی گفته شد که قلعه حسن صباح (در گازرخان) در آن قرار دارد و «رودبار محمدزمان خانی» یا «خشکه رودبار» به منطقهای که قلعه لمسر (لمبه سر یا لمه در یا لمبسر) در آن جاست اما در آخرین تقسیمات کشوری منطقهای که قلعهٔ گازرخان (قلعه نظامی حسن صباح) در آن است رودبار الموت شرقی و منطقهای که قلعه لمبسر (قلعه سیاسی و زندان حسن صباح) در آن است رودبار الموت غربی خوانده میشود.
الموت در تقسیمات جغرافیایی
منطقه بزرگ الموت در تقسیمات جغرافیایی کشوری اخیر ایران به دو منطقه الموت شرقی و الموت غربی تقسیم شدهاست. رودبارالموت شامل دو بخش میشود که عبارتاند از:
· بخش رودبار الموت شرقی به مرکزیت معلمکلایه
· بخش رودبار الموت غربی به مرکزیت رازمیان
رودبار الموت شرقی از شمال به دهستانهای دو هزار و سه هزار تنکابن، از شرق به قله شاه البرز و طالقان، از جنوب به زیاران و آبیک و از غرب به رودبار الموت غربی محدود میشود. رودبار الموت غربی نیز از شمال به مرز استانهای مازندران و گیلان از شرق به الموت شرقی و از جنوب به شهرستان قزوین محدود میشود.
· از روستاهای توریستی، معروف و بزرگ الموت میتوان به روستای گازرخان،روستای هیر، روستای وشته، روستای زرآباد، روستای اندج، روستای کوچنان، روستای یوج، کُمنی و ویار و … را نام برد
مردم
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش الموت قزوین در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۲۱،۸۸۶ نفر بودهاست.متاسفانه جمعیت الموت در سال1395براساس سرشماری رسمی به عدد34،597 نفر رسیده است.
الموتیها تات هستند و به زبان تاتی سخن میگویند. زبان رایج در کوهستان جنوب گیلان که گستره منطقه کوهستانی اشکور تا علیآباد منجیل و از شمال تا سراوان رشتو شمال قزوین و کوههای غرب مازندران را در بر میگیرد.
الموت در فرهنگ جهانی
نام سرزمین الموت را در آثار هنرمندانی از دیگر کشورها نیز میتوان دید.
چند نمونه از آثار هنری در رابطه با الموت:
· رمانی به اسم الموت در سال ۱۹۳۸ توسط نویسنده اسلوونیایی ولادیمیر بارتول به رشته تحریر درآمده است. این رمان به عنوان مشهورترین محصول ادبیات اسلوونی شناخته میشود.
· نویسنده آمریکایی جودیت تار مجموعه رمانهایی را با موضوعیت الموت به رشته تحریر درآورده است.
· الموت شهر پرنسس تامینا در فیلم شاهزاده ایران: ماسههای زمان معرفی شدهاست.
- ۹۷/۰۲/۰۹